السلام ای حضرت سلطان عشق
پنج شنبه 90/2/15 1:35 عصر| | نظر
یا الله.
یا ایها الرئوف؛
گلدسته ات
کهکشانی است
که سیاهی شهر را تکذیب می کند
پیرامون تو همه چیز بوی ملکوت می دهد:
کاشی های ایوانت
و این سؤال همیشه
که چگونه می توان آسمانها را
در مربعی کوچک خلاصه کرد.
و پنجره فولاد
التماسهای گره خورده
و بغضهایی که پیش پای تو باز می شوند...
آرش شفاعی
این پُست از سر ِ
دلتنگیست.مخصوصاً وقتی خیلی اتفاقی روی این سلام ِ مخصوص کلیک کردم و دلم رفت در
صحن و سرای ِ شما...
خواستم بگویم،بد عادتم کردهاید آقا! زود به
زود دلم برای ِ شما تنگ میشود.میسوزم در فراقتان این روزها...
حالا که نمیشود،از بعید سلامی عرض میکنم خدمت ِ امام ِ مهربانم؛
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه السلام
توی پرانتز:
دلم لک زدهست برای نگاه به گنبد ِ طلایت،از این زاویه(صحن گوهرشاد ،زاویهای روبروی گنبد)! سحر هم باشد، خلوت هم باشد، بنشینی گوشهی پلهها زانو بغل بگیری، درست روبروی ضریح و گنبد، هی نگاه کنی و حرف بزنی با امام رئوف!گهگاه هم بشنوی صدای ِ های های ِ گریهی دیگر عاشقان را... آی میچسبد! خلوتگهِ عاشقان است اینحا!
غیرآرشیویها
-
جانت را چند میفروشی؟
کوچه های سامرا،با غربت ِ او آشناست...
بیانیه جمعی از وبلاگنویسان و فعالان فضای مجازی
و «رَفَسَ» یعنی...
السلام ای حضرت سلطان عشق
یا فاطمه الزهرا(س) ادرکنی
روضه مصور...
22بهمن،نقطه سر خط!
این است پیغمبری که از جان ِ ماست...
فرمود ما شما را فراموش نمیکنیم...
این اشک را از من نگیر...
جز لبخند،چیزی نگفت...
اتفاقات ِ به ظاهر عادی شدهی(!) یک روز ِ عادی!
اولین نوشته ی وبلاگم در بلاگفا
به پارسی بلاگ می آییم!